جدول جو
جدول جو

معنی تپه لنی - جستجوی لغت در جدول جو

تپه لنی
(تِ پِ لِ)
شهری به آلبانی که بر کنار رود ’ویوزا’ واقع است و 2000 تن سکنه دارد و موطن علی پاشا است. سامی بیک نام این شهر را ’تیه دلن’ وضبط فرنگی آن را ’تپه لن’ آورده و افزاید: قصبه ای است در آلبانی در خطۀ ’طوسقه لق’ و این قصبه حاکم نشین سنجاق ’ارکری’ از ولایت یانیه است و در شمال ارکری بفاصله 27 هزار گز و در شمال غربی نهر یانیه بفاصله صدهزار گز و در ساحل غربی نهر ’ویوسه’ قرار دارد. (از قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تَپْ پَ لُ)
دهی از دهستان خالصۀ بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان است که در بیست و نه هزارگزی شمال باختری کرمانشاه واقع است. دشتی سردسیر است و 41 تن سکنه دارد آب آن از رود خانه رازآور ومحصول آن غلات و حبوبات دیمی و برنج و لبنیات است و شغل اهالی زراعت است و راه مالرو دارد. در فصل خشکی میتوان اتومبیل برد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(تَپْ پَ مَ)
دهی از دهستان باراندوزچای است که در بخش حومه شهرستان ارومیه و در بیست و شش هزارگزی جنوب خاوری ارومیه و یکهزار و پانصدگزی خاور شوسۀ مهاباد به ارومیه واقع است. جلگه ای معتدل و سالم است و 369 تن سکنه دارد. آب آن از درین قلعه و محصول آن غلات و توتون و انگور و حبوبات و چغندر است شغل اهالی آنجا زراعت و صنایع دستی آنان جوراب بافی است. راه ارابه رو دارد و از شوسۀ مهاباد میتوان اتومبیل برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(تَپْ پَ لَ لَ)
دهی از بخش سنجابی شهرستان کرمانشاهان است که در دو هزارگزی جنوب خاوری کوزران و کنار راه فرعی کوزران به چهار زبر واقع است. دشتی سردسیر است و 180 تن سکنه دارد. آب آن از چاه و محصول آنجا غلات و حبوبات دیم و لبنیات است و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد و در تابستان اتومبیل میتوان برد ودر زمستان اکثر سکنۀ آنجا به گرمسیر حدود مرز ایران و عراق میروند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(تَپْ پَگَ)
دهی از دهستان بابالی، بخش چقلوندی شهرستان خرم آباد است که در دو هزارگزی شمال باختری چقلوندی و یکهزار گزی باختر راه فرعی چقلوندی به بروجرد واقع است. جلگه ای سردسیر و مالاریائی است و 420 تن سکنه دارد. آب آن از رود خانه بابالی و محصول آن غلات و لبنیات و صیفی است و شغل اهالی آن جا زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان چادربافی است و راه مالرو دارد. ساکنان آن از طایفۀ پیرداده بیرالوند بوده و در خانه سکونت دارند و برای تعلیف احشام به قشلاق میروند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(تَپْ پَ عَ)
دهی از دهستان سلگی شهرستان نهاوند است که در سی و دو هزارگزی باختر شهر نهاوند و چهارده هزارگزی جنوب باختری شهرک واقع است کوهستانی و سردسیر است و 68 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و قنات و محصول آنجا لبنیات است و شغل اهالی زراعت و گوسفندداری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(تِ پِ دِ لِ)
علی پاشا تپه دلنلی، یکی از وزرای مقتدر زمان سلطان سلیم خان ثالث و مصطفی خان رابع و محمودخان ثانی. او از قصبۀ تپه دلن واقع در آلبانی است. رجوع به قاموس الاعلام ترکی ج 4 ص 3190 (علی پاشا) و تپه لنی شود
لغت نامه دهخدا
(تْ رِ)
شهر و مرکز ناحیه ای است در ایالت کیوی و در قلمرو دولت آزادایرلند قرار دارد. صاحب قاموس اعلام ترکی در ذیل ترالیه آرد: قصبه ای است در ناحیۀ مونستر از ایرلند که در ساحل رود لبه قرار دارد و از مصب همین رود که در ساحل اقیانوس اطلس واقع است 2 هزار گز فاصله دارد. این قصبه مرکز ایالت کیوی است و 12500 تن سکنه دارد
لغت نامه دهخدا
(تْ رِ لُ)
مرکز بخشی است در ولایت آوسن فرانسه که 3350 تن سکنه و کار خانه بافندگی دارد
لغت نامه دهخدا
بینی پهن
فرهنگ گویش مازندرانی